این روزای دختری
سلام سلام صدتا سلام گل قشنگ مامان این روزها پر از خاطره و حرکات به یاد موندنیه پر از شگفتی ... پر از عشق و با داشتن مامان خانوم تنبلی مثل من بایدم دیر به دیر آپ بشه.دردونه ی من که تا دو ماه دیگه سه ساله میشه به اوج روزای شیرن کاریش رسیده و الان که دارم این مطلب رو می نویسم دستاشو محکم دور گردن بابا حبیب حلقه کرده و خوابیده و این صحنه برای من زیباترین،ارزشمند ترین و با شکوه ترین اثر هنری دنیاست هردو آفتاب گرم زندگی من در آغوش هم آرام و شیرین... و فکر کردم که الان ازشون یه عکس بگیرم اما حیفم میاد که بخوام شکوه و عظمت این لحظه رو بزارم توی یه قاب کوچیک دوربین دختر قشنگم من این جلوه بی مثال هستی رو توی قلبم قاب میکنم همون...
نویسنده :
مامان شیما
13:32