سرما خوردگی بد
سرما خوردگی بد ختری ،تاج سری ، از همه قشنگ تری ،حور و پری سلام 
دنیای این روزای ما پر شده از دل مشغولی های جور واجور که توی همه ی اونها پارمیس نقش اول رو داره.
از همه مهم تر این که تو هفته های گذشته مریض شدی،
یه سرماخوردگی بد و نفرت انگیز،روزای اول چندان علائم بدی نداشتی و رفتیم پیش یه آقای دکتر بینهایت بی سواد! اونم برات آزمایش و یه عالمه دارو نوشت ولی بعد از یه هفته و خوردن اون همه قرص و شربت سرماخوردگیت دائم بدتر می شد ! این بار بردیمت پیش یه دکتر دیگه که با معاینه سینه ت گفت ریه هات عفونت کرده ... وای خدای من از شدت ناراحتی همون جا زدم زیر گریه و تا مرکز تصویر برداری فقط زار زدم و نذر و نیاز کردم یه جوری که اونجا هر کی می اومد اول یه نگاه به من می نداخت الهی بمیرم مامانی که به خاطر بی سوادی و عقب افتادگی شهر ما تو اینجوری شده بودی. خلاصه عکس و سونو گرافی و آزمایش و یک عالمه گریه و زاری و غصه های من برای عروسک کوچولوم که نمی دونم این ویروس لعنتی از کجا بهش رسید.دو هفته به سختی تمام پر از استرس و مراقبت گذشت
و حالا خدا رو صد هزار مرتبه شکر پارمیسم خوب خوب خوب شده.
خدایا ... خدای مهربون که همه جا و هر لحظه دستامو گرفتی و تو اوج نا امیدی امیدم بودی پارمیسم رو سلامت برام نگه دار.
توی چند روز اخیر هم که در تدارک جشن تولد خانوم بانو هستیم که تم تولد امسال سورپرایزه !دختر شیرین زبون من تا چهار روز دیگه سومین بهار زندگی ما رو جشن می گیره،پارمیس من روز دوازده بهمن دنیا رو پر از عشق و شور و دوست داشتن کرده
پارمیسم ... فقط باش و با بودنت زندگی رو نقش بزن
