پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

برای دردانه ام پارمیس

تولد تولد تولدت مبارک

1394/4/25 13:06
نویسنده : مامان شیما
372 بازدید
اشتراک گذاری
عروسک دو ساله من سلامتصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

 امروز تولد دنیای من بود.پارمیس من امروز قدم به دنیای سه ساله ها گذاشتنش رو جشن گرفت(هرچند که تولدت دوازده بهمنه ولی مامان روز شنبه مدرسه بود و مرخصی هم نداشت به همین خاطر دو روز اومدیم جلو)! زندگی من تولدت مبارک.گروه گل یاس

امروز فقط جشن تولد دو سالگی پارمیس نبود ... امروز من و حبیب هم جشن به دنیا اومدنمون رو گرفتیمٰ دختر قشنگم (قبل از تو دنیایی وجود نداشت همه چیز خیالی و بیخود بود...قبل از تولد تو ما هم نبودیم بودن ما با تو معنا پیدا کرد)770019_heartshape2.gif

درست همون لحظه اولی که به هوش اومدم و از شدت درد و لرز دندونام رو هم بند نمی شد ولی وقتی تو رو بهم نشون دادن با همه وجودم بهت گفتم سلام م م م عزیزم قربونت برم .قلب همون وقت که به مامان صبا گفتم بزار همش نگاش کنم و تو شدی همه ی دنیای من همه ی همه ی وجودم همه ی لحظه های شادم...

من وقتی به دنیا اومدم که به خاطر تو و به عشق داشتنت چهار ساعت بعد از عمل نشستم و با ذوق بغلت کردم ٰقربون صدقه ت رفتم و به قول بابا حبیب انگار هزار سال بود که داشتمت!!!درد رو فراموش کردم اونم من! شیما... من که واسه یه سرماخوردگی ساده سه روز زیر پتو میرفتم حالا فردای صبح عمل تند و سریع آماده شدم لباسام رو پوشیدم و رفتم نشستم تو ماشین شاد و سرحال... بدون درد و نق زدن! تو درد هام رو بردی... من پارمیس رو داشتم درد معنی نداشت!

 بعضی شبا تا صبح گریه میکردی و من خوش خواب حالا پلک نمیزدم با عشق بغلت میکردم و قربون صدقه ت میرفتم هیچ گلایه ای هم نمی کردم ... به قول مامان صبا

اینا یعنی من دوباره متولد شدم دقیقا از دوازده بهمن 1390

حالا امروز برات جشن گرفتیم با کلی مهمون... همه فامیل ها اومده بودن جز عمه فریبا که ... همه ی کادوها هم جز چند تا همه نقدی بودن (دست گل همه شون درد نکنه)538419_flirtysmile3.gif

 

اینا کارت دعوت هاته که مامان شیمیا طراحی کرده گلم








اینم از تزیینات مبلت که بازم کاره مامانه که از پنج صبح امروز دست به کار شده





دکور قدیمی خونه که به هیچ صراطی مستقیم نبود و آخرش اینجوریش کردم



اینم یه p  با بادکنک صورتی



تابلوی نقاشی اثر مامان شیمیا ...




 دستمال کاغذی- بشقاب و کلاه کیتی





اینم از دفتر یادگاری مهمون ها





کیک تولد با عکس کیتی












اینم دوستای کوچولوی پارمیس


از سمت راست : نیلوفر-پریماه -هستی-پارمیس-سارینا-غزل و نرگس عزیز



اینم مهمون کوچولوی ملوس و نازمون فاطیماجون ن ن ن









بیا شمع ها رو فوت کن ....



کادوی مامان صبا و مامان شیمیا



کادوی دایی سروش که اعتقاد داره باید از همین حالا آموزش موسیقی ببینی!!!



کادوهای غیر نقدی ...




بعد از مراسم...



بازم تشکر می کنیم از همه دوستای خوبم که توی جشن ما شرکت کردن
دوستون دارم .خدا نگهدار

اسمایلی های جینگیلی

 


 
تاريخ : پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ | 23:25 | نویسنده : مامان شیما | 5 نظر
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)