پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

برای دردانه ام پارمیس

تولد مامان و چاکو بی چاکو

1394/4/25 13:15
نویسنده : مامان شیما
294 بازدید
اشتراک گذاری
ماه بانوی من سلام480819_hoppisar1.gif

دو شب پیش تولد مامان شیمیا بود و البته سالگرد ازدواج مامان و بابا که اون روز رو تا شب توی خونه ی دور دور بودیم و نظافت کردیم به همین خاطر وقت نکرده بودم که به اوضاع برسم و نزدیکای غروب که خسته و کوفته برگشتیم خونه بابا حبیب پیشنهاد داد که استراحت کنم و شام رو از بیرون میاره ! پم پم هم که فقط منتظر اشاره س که سریع بگه (( پس چلا من را با خود نمی بری؟؟؟)) بچه م تازگی ها لهجه ش مثل افغانی ها شده308817_2qcmh45.gif تو و بابا رفتین و حدود یک ساعت بعد برگشتین اونم چه برگشتنی!!!!!!! با سر و صدا و داد زدن که : مامانی تولدت مبارک ک ک ک ک ک ک بیا بلات کیک قلبی خلیدم بیا ا ا ا ا ا ا مامان شیمیاخدای من چقدر خوشحال شدم اونقدر که هیچ جمله های واسه ابراز حسم پیدا نمی کنم خستگی اون روز از وجودم رفت و به جاش یک دنیا شادی و غرور یک دنیا خوشبختی مطلق اومد تو قلبم107416_smiley_tools_4.gif

شام رو هم مفصل خوردیم و هنوز میز رو جمع نکرده بودیم که صدای زنگ در بلند شد بیب بیب بیبیب بیب ! بیب بیب بیبیب بیب هرچی فکر کردم نتونستم حدس بزنم کیه که یهو بابا منصور اینا همگی با کف و سوت و جیغ اومدن تو خونه و جالب اینکه اونام به خیال اینکه ما امروز رو یادمون رفته یه کیک خیلی خوشکل آورده بودن 489719_gigglesmile.gif کلی خندیدیم و عکس گرفتیم و از همه مهم تر مامانی کادو گرفت538419_flirtysmile3.gifخلاصه جشن تولد و سالگرد ازدواجی شد واسه خودش58202_dj.gif

این کیک پارمیس و بابا حبیبه19300000

اینم کیک باباجون اینا19300000

حالا بریم سر قسمت اصلی ماجرا و پارمیس که به نظرش کیک فکت واسه بازی کردنه و با دیدن چاقو جیغ می کشیدی که (چاکو بی چاکو...) و این جمله واقعا شده بود وسیله ی خنده و بازی اون شب که همه بهت می گفتن پارمیس چاقو بیاریم کیک ببریم؟ و تو فریاد میزدی (چاکو بی چاکو)

آخر سر هم اینطوری با انگشت کیک بیچاره رو به این روز انداختی869919_leer.gif و صد جور بازی در آوردیم که آخرش صحنه رو ترک کنی و ما کیک رو ببریم.

بازم مثل همیشه و اینبار خیلی بیشتر از همیشه از خدا به خاطر خانواده ی عزیزم به خاطر مامان و بابای خوبم،به خاطر خواهر و برادرای عزیزم ممنونم !

دخترکم تو چراغ روزهای خوشبختی منی!شاد باش،بخند،و مثل من از خدا بخواه خودش نگهدار و حافظ زندگی مون باشه از خدا بخواه تو و بابا حبیب رو برای من نگهداره سالم،شاد،مهربون،با آبرو، خوشبخت...دور از نیت و ذات آدم های حسود و بدخواه .خدایا ما در پناه توییم و مطمئنیم که تو حامی مایی.

770019_heartshape2.gif(عاشقانه های زندگی من دوستون دارم...عاشقانه)770019_heartshape2.gif

 http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

این عکس های بی کیفیت هم به علت شارژ نداشتن دوربین و سورپرایز شدن به وسیله ی گوشی گرفته شده.

اینام چند تا عکس از چند وقت اخیره که من یادم رفته بودم بزارم اینجا.

پارمیسک من تو پارک

 

 

 

 


 
تاريخ : سه شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۳ | 12:32 | نویسنده : مامان شیما | 4 نظر
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)