پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

برای دردانه ام پارمیس

آشپزباشی

1394/4/25 13:11
نویسنده : مامان شیما
185 بازدید
اشتراک گذاری
خورشید خانوم من سلامني ني شكلك

دختر نازبانوی من این روزا دیگه پیش مامان خودشه و حسابی به دوتامون خوش می گذره،چند روز پیشا تو وبلاگ آویسا جون یه جور شیرینی گل دیدیم که تصمیم گرفتیم درستش کنیم و یه روز صبح نشستیم به شیرینی پزی که فکر می کنم به اندازه یک سال برام کافی بود چون به حدی آشپزخونه رو بهم ریختی که بیا و تماشا کن!!!!!

عوضش یه خاطره ی خوب شد از قنادی با دخمل خوشمزه ی خود خود خودم...

هرچند که شاید کار اول بود و خیلی جالب نشد ولی همه ی شیرینیش به دست اندر کاری نازدونه بود.

 

 

 

تا یادم نرفته چند تا از اصطلاحات اخیرت رو بنویسم:

مامان شیمیا من بی بییت شدم؟؟؟؟ترجمه : من بی تربیت شدم

بابالو من عاشکتم  ترجمه : بابا من عاشقتم

فکت ماشبا منو ببله حمام  ترجمه :فقط مامان صبا منو ببره حمام

اخیرا هم چند تا دوست خیالی پیدا کردی و از حسادت اینکه مامان صبا مامان کسی نباشه خودت مامان تمام اعضاء خانواده شدی و همه رو با پسرم و دخترم صدا میزنی مثلا میگی دایی سلوش و آلش پسلامن ،خسته نباشن از سر کار میان...

این عکس ها رو هم دیرو زعصر تو پارک گرفتی(پارکی که گربه دستاشو می شوره)

اینم ژست های عروسکم(الهی الهی الهی مامان قربون اون موهاش بره...)

عاشکتم من ن ن ن ن ن

 


 
تاريخ : جمعه نهم خرداد ۱۳۹۳ | 21:54 | نویسنده : مامان شیما | 2 نظر
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)