پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

برای دردانه ام پارمیس

بابالو رفته تهران

1394/4/25 12:58
نویسنده : مامان شیما
91 بازدید
اشتراک گذاری
دختر قشنگ و نازم سلام

مامانی بازم دیر کرده و نی دونه چطوری بهت بگه گل نازم مامان رو ببخش.

اول مهر مدرسه م رو عوض کرم و الان 28 تا پسر شیطون و قشنگ مثل خودت دارم که کلاس اول هستن و من خیلی خیلی دوسشون دارم و به همین خاطره که اینقدر دیر اومدم به وبلاگت سر بزنم.

پارمیس مامان الان دیگه کامل حرف میزنه و شعر میخونه ،مخصوصا وقتی عروسک قشنگ من قرمز پوشیده ... رو از حفظ کامل میخونی من دوس دارم رو به آسمون خدا فریاد بزنم که خدایا خدایا خدایا ازت ممنونم،خدایا عروسکم رو به من ببخش و نگه دارش باش.

بابا حبیب امروز رفته تهران! و تا ده روز دیگه اونجاس و مامانی از همین امروز دلش واسه بابایی یک عالمه تنگ شده،دیشب که رفته بودیم جشن تولد علی می دیدم که بابا چقدر تو خودشه و نگران و دلتنگ دوری من و توه آخر شبم که خوابیده بودی اومد سر تختت و کلی نگات کرد و برات آیت الکرسی خوند.

خدا رو قسم میدم به پاکی و معصومیت گل قشنگم که بابا حبیب ما رو در پناه خودش صحیح و سالم برگردونه پیش ما و از همه مهم تر تیم المپیادشون با کلی مدال طلا و سربلندی برگرده.

دخترک عزیزم دوست دارم


 
تاريخ : جمعه سوم آبان ۱۳۹۲ | 20:58 | نویسنده : مامان شیما | 1 نظر
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)